گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۲

 

در درج سخن بگشای بر پند

غزل را در به دست زهد در بند

به آب پند باید شست دل را

چو سالت بر گذشت از شست و ز اند

چو بردل مرد را از دیو گمره

[...]

ناصرخسرو
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

ازیشان زاد چندین گونه فرزند

ز گوهرها و از تخم برومند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

سه طاعت واجب آمد بر خردمند

که آن هر سه به هم دارند پیوند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

جهان سالار با وی کرد پیوند

که دید او را به شاهی بس خردمند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

نگویی، چون کنم با شوی پیوَند؟

اَزان پس، کَز من آمد چند فرزند؛

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

چو شهرو خُورْدْ پیشِ شاه سوگند،

بدین پیمان دلِ شَهْ گَشت خُرسند.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

بدارم نیز ویرو را چو فرزند

کنم با وی ز تخم خویش پیوند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

نکرد از بُن پدر آزرم فرزند

نه مرد جنگ روی خویش و پیوند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۷ - آمدن شاه موبد به گوراب به جهت ویس

 

به فندق مشک را از سیم برکند

ز نرگس بر سمن گوهر پراگند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۷ - آمدن شاه موبد به گوراب به جهت ویس

 

بدین پیمان کنم با تو یکی بند

درستیها به مهر و خط و سوگند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

تو نیز از من مدار امید پیوند

که امیدت نخواهد بد برومند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

ترا چون بشنوی تلخ آید این پند

چو بینی بار او شیرین‌تر از قند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

برون آید زبان بیدل از بند

نگوید راز بی کام خداوند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

تو خود دانی که چون کردیم پیوند

بران پیوند چون خوردیم سوگند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

چنان آمد گمان هر خردمند

که او را باد صرع از پای افگند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

چو دایه ویس را دل کرد خرسند

که تا یک ماه نگشاید ز شه بند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

برادر بود موبد را و فرزند

ولیکن ماه را شاه و خداوند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

مرا تو مادری ویسه خداوند

به جان وی خورم همواره سوگند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

سخن را با هنر نیکو بپیوند

وزیشان هر دو بَرنِه ویس را بند

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۳۷
sunny dark_mode