گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰۶

 

ز رحمت چشم بر چاکر نداری

نداری رحمت، ای کافر، نداری

دلم بردی و خوشتر آنکه گر من

بگویم بیدلم، باور نداری

مگو در من مبین، در دیگران بین

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode