گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳

 

مرا عشقت بنامیزد بدانسان پرورید ای جان

که با یاد تو در دوزخ توانم آرمید ای جان

نترسم زاتشین مفرش که با عشق تو ای مهوش

مرا صد بار دید آتش که روی اندر کشید ای جان

ز عشقت شکر دارم من که لاغر کردم از وی تن

[...]

سنایی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱ - مرا عشقت بنامیزد بدان سان پرورید ای جان

 

چو زآب روی تو ریش چو آتش بردمید ای جان

به خاک پای تو کان باد بوقم آرمید ای جان

ز رویم روی را درکش نهان کن ریش زیر کش

چو بتوان ریش خود خوش خوش بدو مشتی کشید ای جان

فروغ آتش ریشت چنان شعله زند گه گه

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode