گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۰

 

من بیدل بعمر خود ندیدم یک نگاه از تو

نمیدانم چه عمرست این؟ دریغ و درد و آه از تو!

همان روزی که گشتی پادشاه حسن، دانستم

که داد خود نخواهد یافت هرگز دادخواه از تو

مکش هر بی گنه را، زان بترس آخر که در محشر

[...]

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode