گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵

 

به شمعی کو صبا کرده به خلوت، خانه‌ای داری

که از تنهایی‌ات غم نیست گر پروانه‌ای داری

از این خلوت‌نشینی کم نگردد هستی حسنت

که آنجا هم ز خون مجرمان پیمانه‌ای داری

مرا این آتش از داغ جدایی بیشتر سوزد

[...]

عرفی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵

 

به شمعی کو صبا کرده به خلوت، خانه‌ای داری

که از تنهایی‌ات غم نیست گر پروانه‌ای داری

عرفی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۶

 

سرت گردم، نمی‌پرسی تو هم دیوانه‌ای داری؟

نه آخر ای چراغ چشم من، پروانه‌ای داری؟

نشد از یک نهانی دیدنی، برداری از خاکم

چه بی‌پروا نگاه آشنا بیگانه‌ای داری

نمک در ساغر حسنت، نریزد شور محشر هم

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode