گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۸۵

 

به من شد نرم آن نامهربان آهسته آهسته

بلی کم زور می گردد کمان آهسته آهسته

ز بس گرد سرش گشتم ز بس در پایش افتادم

به من مایل شد آن سرو روان آهسته آهسته

ازان نازک نهال ای دل به بوی گل قناعت کن

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۳

 

برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهسته

کشد خار انتقام از بوستان آهسته آهسته

چو شمع از فکر رویش رفته رفته آب گردیدم

فتاد این آتشم در مغز جان آهسته آهسته

میان ما و او یکذره کلفت سد آهن شد

[...]

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode