گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۲

 

زهی! نادیده از خوبان کسی مثل تو در خیلی

اگر روی ترا دیدی چو من مجنون شدی لیلی

ز هجرت چون فرو مانم جزین کاری نمیدانم

که شب را روز گردانم بواویلاه و واویلی

اگر چشمم چنین گرید میان خاک کوی تو

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode