گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰۲

 

سواد شهر را از گریه گرهامون نمی کردم

درین وحشت سرالنگر من مجنون نمی کردم

امید سنگ طفلان بود باغ دلگشا ورنه

به تکلیف بهار از خانه سربیرون نمی کردم

نمی گشتم سفید از زردرویی در صف محشر

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode