گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۶۹

 

دل آسوده ای داری مپرس از صبر و آرامم

نگین را در فلاخن می نهد بیتابی نامم

ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم

به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم

اگر از شکوه دوران خموشم، نیست خرسندی

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۷

 

هزاران منزلم طی گشت و من در اولین گامم

بود پیدا از آغازم که پیدا نیست انجامم

مرا به پاره کردن جامه عرت به بد نامی

که تنگ آمد لباس نیکنامی‌ها به اندامم

ستم باشد به زهر آغشتن لب در عتاب من

[...]

فیاض لاهیجی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۹

 

زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکامم

که قاصد را بلب ماند نی شد ناله پیغامم

چنان سیل سرشکم کرده طوفان در شب هجران

که موج اشک شد انگشت حیرت بر لب بامم

بحسرت بگذرانم بسکه دور از شکرین لعلی

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۹

 

به این طاقت نمی‌دانم چه خواهد بود انجامم

نگین بی‌نقش می‌گردد اگرکس می‌برد نامم

به رنگ نقش پا دارم بنای عجز تعمیری

به پستی می‌توان زد لاف معراج از لب بامم

هزاران موج ساحل گشت چندین قطره گوهر شد

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۲

 

نشد از سعی تمکین وحشتی آسودگی رامم

تپیدنها چو بسمل ریخت آخر رنگ آرامم

حصاری دارم از گمگشتگی در عالم وحشت

نگردد سنگسار شهرت از نقش نگین نامم

چه سازم با هجوم آبله غیر از زمینگیری

[...]

بیدل دهلوی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۷

 

بدام اندیشه از گلشن بگلشن بیم از دامم

نه در گلشن قرارم بود و نه در دام آرامم

نشاط اصفهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۷

 

سروشی دوش در مستی ز جانان کرد پیغامم

که گر مشتاق مایی عکسی افتاده است در جامم

ز شب تا صبح بودم بر در میخانه رحمت ‏

سحر پیر مغان جامی ز رأفت کرد انعامم

بزن زآن آتشین‌صهبا تو ساقی آتشم بر جان

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

ندانم نشئه از پیمانه چشم که در جامم

زند بر هم دم صبح نشاطم ظلمت شامم!

به دیوان خیالم نیست غیر از ابجد عشقش

ز نقش این نگین باشد بلندآوازه نامم

گل طبعم شکفته از نسیم نکته‌سنجی‌ها

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode