فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
به جان تو که چون کارش ببیند
مرو را از همه کس برگزیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
وگرچه ز او بلا بسیار بیند
ز دیگر کامها او را گزیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
سزد گر دایه روز ما ببیند
به شادی ساعتی با ما نشیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
کلوخی را که او در پس نشیند
مرو را چون کُهِ البرز بیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
به پیش ویس شد کاو را ببیند
چو او را دیده باشد برنشیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین
چو یارم دیگری بر من گزیند
همان بهتر که جانم مرگ بیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى
اگر مرگ آید و سالی نشیند
به جان تو که شخص من نبیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۴ - نامهٔ چهارم خشنودى نمودن از فراق و امید بستن بر وصل
نبینی آنکه در دریا نشیند
چه مایه زو نهیب و رنج بیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۱ - آمدن ویس دگر بار بر روزن و سخن گفتنش با رخش رامین
به دیده کوری دختر نبیند
همی داماد بی آهو گزیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
به دیده کوری دختر نبیند
همی داماد بی آهو گزیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت
خدا از عابدان آن را گزیند
که در راه خدا خود را نبیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۴ - آغاز داستان خسرو و شیرین
و گر کس روی نامحرم ببیند
همان در خانه ترکی نشیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۷ - به خواب دیدن خسرو نیای خویش انوشیروان را
دلارامی تو را در بر نشیند
کزو شیرینتری دوران نبیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
بمانیدش که تا بیغم نشیند
طرب میسازد و شادی گزیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
مرا به کهاز درونِ پرده بیند
که بر بیپردگان گردی نشیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
بر این ابلق که آمد شد گزیند
چو این آمد فرود آن برنشیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
چو سایه روسیاه آن کس نشیند
که واپس گوید آنچ از پیش بیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۱ - شفاعت کردن خسرو پیش مریم از شیرین
همان به کاو در آن وادی نشیند
که جغد آن بِهْ که آبادی نبیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
گر این شوخ آن پریرخ را ببیند
شود دیوی و بر دیوی نشیند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
دلم کور است و بینایی گزیند
چه کوری دل چه آن کس کو نبیند