فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن
همه مردان به زن دیدن دلیرند
به مهر اندر چو رامین زود سیرند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
در آن شهری چرا آرام گیرند
که عذری در گناهی نپذیرند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
پریرویان کزان کشور امیرند
همه در خدمتش فرمانپذیرند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
گه سختی تنآسانی پذیرند
تو گویی دست و ایشان پای گیرند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بدو گشته غنی از خود فقیرند
بدو زنده شوند از خود بمیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
تو شاهی و همه در تو اسیرند
نمیری و همه پیش تو میرند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
همه اینجایگه مانده اسیرند
که چون مردارناگاهی بمیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
جفا زیشان مبین کایشان اسیرند
اسیرانت کجای دست گیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چنان اینجا گرفتار و اسیرند
اسیرانت کجا دست تو گیرند
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۰
از آن اهل نظر در غم اسیرند
که منظوران بغایت بی نظیرند
دیت از خوبرویان جست باید
به هر جایی که مشتاقان بمیرند
نیایند اهل دل در چشم خوبان
[...]
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۲ - در احوال خویش و صفت ممدوح
مگر عذرم بزرگان در پذیرند
بزرگان خرده بر خردان نگیرند
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۹ - در شرح حضرت مهدی سلام الله علیه
ز علمش خلق عالم علم گیرند
ز دینش مشرکان هم دین پذیرند
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۸ - حکایت کردن شاپور در پیش خسرو
همه صیاد، وز آن ناگزیرند
هزاران صید از یک غمزه گیرند
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۶ - غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین
ز بعد ما کسان کین در پذیرند
مگر زین نقش، نقشی باز گیرند
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۸ - آمدن رام بالای قلعۀ کوه و ملاقات کردن با سگریو به میانجی هنومنت
اگر گیرم که سیاح و فقیرند
به نفسانیت خود چون اسیرند
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۹۴- تاریخ فوت محمد علی خطر پسر کوچک یغما و برادر صفائی (۱۳۰۲ق)
اگر کردم فزع بر من نگیرند
برادر مردگان عذرم پذیرند
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۷ - المهیمون
بکلی بیخبر از خویش و غیرند
ز حکم بعد و قرب و شر و خیرند