گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰

 

دلم در بحر سودای تو غرق است

نکو بشنو که این معنی نه زرق است

فراقت ریخت خونم این چه تیغ است

نفاقت سوخت جانم این چه برق است

جهان بستد ز ما طوفان عشقت

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

من آن خاقانی دریا ضمیرم

کز ابر خاطرش خورشید برق است

دبیری را توئی هم حرفتم لیک

شعارم صدق و آئین تو زرق است

اگرچه هر دو خون ریزند لیکن

[...]

خاقانی
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه

 

ز احمد تا احد یک میم فرق است

جهانی اندر آن یک میم غرق است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت

 

ورا قبله میان غرب و شرق است

ازیرا در میان نور غرق است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴۰ - تمثیل در بیان ماهیت صورت و معنی

 

میان جسم و جان بنگر چه فرق است

که این را غرب گیری آن چو شرق است

شیخ محمود شبستری
 

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴ - دست برداشتن به مناجات به دستیاری ارباب حاجات

 

چو دانا همچو نادان گشته غرق است

ز دانش تا به نادانی چه فرق است

جامی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۵ - در تمثیل مناظرهٔ ماهی و سمندر با یکدیگر

 

به کیش عشق از من تا تو فرق است

کسی داند که در خوناب غرق است

نوعی خبوشانی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۷ - المهیمون

 

هنوز اندر هماندیدار غرق است

بکلی بیخبر از جمع و فرق است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۹ - المیزان

 

احدیت گرت در جمع و فرق است

به سیر این سه علمت دل چو برق است

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode