گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

چنین بَرخور ز گیتی گر تَوانی!

چنین بَخش و چنین کُن زندگانی!

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

چو در پیری  بِدین سان دِلْ‌سِتانی،

چگونه بوده‌ای روزِ جوانی؟

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۲ - دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو

 

بِجُنْبیدَش به دل‌بر مهربانی؛

نمود از خامُشی همداستانی.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۲ - دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو

 

بِپُرسیدَ ازْ شمارِ آسمانی،

کزو کِی سود باشد کِی زیانی؛

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

همی کردند ساز میهمانی

در آن ایوان و کاخ خسروانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

چنانت باد اورنگ کیانی

که تاج فخر بر کیوان رسانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

ترا بادا بزرگی بر شهانی

که بر شاهان گیتی کامرانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

ز کشته پشته‌ای شد زعفرانی

ز خون رودی به گردش ارغوانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

بترسم کافتاب آسمانی

کنون در باختر گردد نهانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

نه بی رنج است او را شادمانی

نه بی مرگست او را زندگانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

اگر چه پادشاه و کامرانی

ز دشمن دوست کردن چون توانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

چه ورزیدن بدین سان مهربانی

چه زهر ناب خوردن بر گمانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

فرود آمد قضای آسمانی

که ایشان را ببست از کامرانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

و گر زن حال ازو دارد نهانی

بر او گردد حرام جاودانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

چنین تخمی که در شوره فشانی

هم از تخم و هم از بر دور مانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

چنان چون مر ترا باید جوانی

مرو را نیز باید همچنانی

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۳۲
sunny dark_mode