گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵

 

اگر دردت دوای جان نگردد

غم دشوار تو آسان نگردد

که دردم را تواند ساخت درمان

اگر هم درد تو درمان نگردد

دمی درمان یک دردم نسازی

[...]

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۱۸ - تمثیل آوردن بلبل منصور و اناالحق گفتن او را در حالت عشق

 

چرا عاشق چنین حیران نگردد

که جز گرد در جانان نگردد

عطار
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۲ - پاسخ دادن شیرین پرستاران را

 

گلم بی‌بلبلی خندان نگردد

سرم بی‌شور با سامان نگردد

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode