گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

به رویِ دوست بر دو گّونه لاله

بُتان را از نکُویی وَز پیاله.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

ز بس بر دستها پُر مر پیاله

تو گفتی بود یکسر دشت لاله

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن

 

درود از من بدان خود روی لاله

که دارد چشمم آگنده به ژاله

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۹) حکایت ابوبکر سفاله

 

چنین گفتست بوبکر سفاله

که با او هست پیوسته حواله

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۸) حکایت آن درویش با ابوبکر ورّاق

 

کسی را دین بوَد هفتاد ساله

بکفرش چون توان دیدن حواله؟

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفتم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

عزیزی بد که تا شد شصت ساله

هوای گوشت بودش یک نواله

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقاله الثامنه عشر

 

بکف در آتشین داری نواله

که در پیری بکف داری پیاله

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۶ - آغاز داستان

 

چو شد آن سرو سیمین پنج ساله

بلالایی برویش رفت لاله

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

پری رویان دیگر همچو لاله

گرفته شیشه و جام و پیاله

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

دمیده شعلهٔ آتش ز لاله

زده بر شعلهٔ او ابر ژاله

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

نمیآسود از زاری و ناله

خوشی بر لاله میبارید ژاله

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر از جام او خوردی پیاله

نمی‌خواهی ز اعظم یک نواله

عطار
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۳ - اشارت به بت

 

زهی ساقی که او از یک پیاله

کند بیخود دو صد هفتاد ساله

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۵۵ - دربند افتادن خورشید به دستور افسر، مادرش

 

تو تا باشی نخواهد شد چو لاله

سرت خالی ز سودای پیاله

سلمان ساوجی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode