گنجور

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۱

 

فلک بر هم زدی آخر اساسم

زدی بر خمرهٔ نیلی لباسم

اگر داری برات از قصد جانم

بکن آخر ازین دنیا اساسم

باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

به حق آن‌که یاری حق‌شناسم

که جز کشتن منه بر سر سپاسم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

ولیک ادبار خود را می‌شناسم

وز اقبال مخالف می‌هراسم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

از این نافرخ اختر می‌هراسم

فساد طالعش را می‌شناسم

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

چنان حلقه بگوش و حق شناسم

که گوشم گیر و سرده در نخاسم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید

 

بجز حق این همه باطل شناسم

از اینان کی در این معنی هراسم

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

جهان از نور تو روشن شناسم

همین باشد بمعنی خود لباسم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

حقیقت سالکان را ره شناسم

در این معنی از ایشان میهراسم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

تو میدانی که در توحق شناسم

نه همچون دیگرانت ناسپاسم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

حقیقت عشق از ایشان میشناسم

از ایشان من ابا شکر و سپاسم

عطار
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۷ - گفتار در خاتمت کتاب

 

زطعن مدعی کی می هراسم

که من کالای خود را می شناسم

سلیمی جرونی
 

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲ - حمد و نعت

 

درین گلشن چنان کن روشناسم

که رنگ گل کند بلبل قیاسم

قدسی مشهدی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹ - در مدح نورالدین جهانگیر پادشاه

 

سزد گر من ز صرّافان هراسم

که قلب بخت خود را می شناسم

ملا مسیح
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

اگر در چرخ دیدی چرخ پاسم

گمان می کرد من خود چرخ آسم

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode