گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

کجا من با برادر یار گشتم

ز مهر دیگران بیزار گشتم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

کنون زان خفتگی بیدار گشتم

وزآن مستی کنون هشیار گشتم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین

 

کنون از هردوان بیزار گشتم

به چشم دوست و دوشمن خوار گشتم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

چو بختم خفت و من بیدار گشتم

بدین‌سان بی‌دل و بی‌یار گشتم

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

چنان در پردهٔ غم زار گشتم

که گرد عنکبوتان تار گشتم

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۸

 

بیا کز غیر تو بیزار گشتم

وگر خفته بُدَم بیدار گشتم

بیا ای جان که تا روز قیامت

مقیم خانهٔ خمار گشتم

ز پرّ و بال خود گل را فشانَد

[...]

مولانا
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۵ - ترجیع بند پنجم

 

چو با عشق جمالت یار گشتم

بجان خویشتن اغیار گشتم

چو دیدم هستی جاوید مطلق

من از هستی خود بیزار گشتم

مقام از آشیان عشق کردم

[...]

حسین خوارزمی
 
 
sunny dark_mode