گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

پدید آورد آن را از هیولی

چهار ارکان بدین هر چار معنی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

ز شرم دایه رویش گشت پر خوی

بسان در فشانده بر سر می

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین

 

تو با تیمار ویرو مانده و بس

نخواهی در جهان جستن جز او کس

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

پس آنگه نوش کرد آن جام پر می

ز رامین جام را صد بوسه در پی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

پس آن بهتر که جان بر جای دارم

به جان مهر ترا بر پای داری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست

 

وصال من ترا خوش بود چون مِیْ

فراقم چون خماری بود در پِیْ

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست

 

که من با تو چنان باشم از این پی

چو دانش با روان و شیر با می

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

همی گفت ای دل رنجور تا کی

ترا بینم به سان مست بی می

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

ز شیران برگذر وز جام خور مِیْ

که دی مه را بود نوروز در پی

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
sunny dark_mode