عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون
مجوی از عیب بر موری فزونی
که در قدرت تو چون موری زبونی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو تو همچون منی در سرنگونی
منم در چاه، تو بر ماه چونی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
چو در عقل و تمیز از ما فزونی
چرا باید در این سودا زبونی؟
عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز
بدو گفتا نپرسی خود که چونی
ز سوز اندرونی و برونی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم
الا ای شاخ طوبی شکل چونی
چو شاخی می مکن این سرنگونی
عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
بدان رنجور گفت ای ماه چونی
که داری همچو گردون سرنگونی
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
توئی بیرون ولی در اندرونی
همه ذرات خود را رهنمونی
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید
چه میدانی در اینجا تا تو چونی
توئی آن جوهری که ذوفنونی
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع
تو استادی و ما را رهنمونی
گرفته هم درون و هم برونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
طلبکار تو و تو در درونی
چو بیچونی چه گویم من که چونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
نمانده عقل تو راز دو کونی
از آن اندر یکی بر لون لونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید
تو قدر خود نمیدانی که چونی
که بیشک هم درون و هم برونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
الا ای دل نمیدانم که چونی
نهانی در درون و در برونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۰ - در عیان پسر و اسرار منصور و اجازت از پدر خواستن فرماید
دلا خون خوردهٔ و غرق خونی
ولیکن این زمان دیدار چونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۷ - در سؤال کردن پیر از ابلیس در پاکی در لعنت و نافرمانی کردن فرماید
در این لعنت بگو آخر که چونی
که تو افتاده در دریای خونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
تو قدر خود نمیدانی که چونی
که هستی در درون و در برونی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
چنین از بهرنفست سرنگونی
فرومانده چنین زارو زبونی