گنجور

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۳ - در صفت ماهتابی

 

چو سوز آتش از گفتن برونست

ازین گویم که چون گل غرق خونست

ملا مسیح
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » قصه سلطان محمود غزنوی با غلامش

 

مبادا از دلم پرسی که چونست

که چون کاوش کنی دریای خونست

طبیب اصفهانی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۲۸

 

از این غیرت دلم چون غنچه خونست

که دشت از خون غیرت لاله گونست

رود گر سر نخواهد رفت بیرون

مراسری که از تو در درونست

درون دوزخ بعدش بود جای

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۲۹

 

نمیدانم دلم را حال چونست

همیدانم که از دست تو خونست

نگارا بی گل روی تو رویم

نگارین از سرشک لاله گونست

بیغما بردی و بازم ندادی

[...]

نورعلیشاه
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۸۸

 

در این عالم غمم از حد فزونست

دلم از بهر خوبان غرق خونست

گله از تو ندارم یار فایز!

شکایتها ز بخت واژگونست

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲ - بیت‌الحکمه

 

هر آن قلبی که اخلاصش فزونست

فزون حقش بحکمت رهنمونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۷ - و من المتعرفین

 

بلفظش قائلی بی‌فعل چونست

گر این آبست چون بهره تو خونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۱ - عبدالمعز

 

در اینجا عزت او بین که چونست

ز صد بستان گل قدرش فزونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۸۱ - عبدالظاهر

 

بذات خویش حق بیچند و چونست

منزه از ظهور و از بطونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره

 

خود او از اول و آخر برونست

ز هر شیئی ظهور او فزونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۳ - القبض

 

باینمعنی که حال نقد چونست

بر او این نیل کوثر یا که خونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۴ - کلمه الحضره

 

کلمه پس نه حرف کاف و نونست

که فعل حضرت بی‌چند و چونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۶ - المناسبه الذاتیه

 

خود آن بعضی هم اندک یا فزونست

کسی کو جمله دارد ذوفنونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۷ - المهیمون

 

در اقبل عقل برتر از شئونست

مهیمونست و دور از چند و چونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۶۲ - الحلم

 

شجاعت دست عدل اندر فنونست

از آن بینی که هر ظالم جبونست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۶ - الهوا و الهواجس

 

هوا حبس خطره‌های نفس دونست

که هر دم بر طبیعت رهنمونست

صفی علیشاه
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب

 

بیان هر زبان از حد برونست

عبارات حقیقت را شئونست

صفای اصفهانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۴

 

تو طعمِ کس نمیدانی که چونست

والّا تف کنی بر هر چه کونست

ایرج میرزا
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی امیرالمؤمنین علی علیه السلام » شمارهٔ ۶ - فی رثاء امیرالمؤمنین علیه السلام

 

خم گردون دون لبریز خونست

بکام باده نوشان واژگونست

نصیب هر که باشد قربش افزون

از این مینای غم جامی فزونست

حریف مجلس صهبای بیچون

[...]

غروی اصفهانی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode