گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش هشتم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

همین چشم و همین دست و همین گوش

همین جان و همین عقل و همین هوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

همی‌بردی سبوی خَمر بر دوش

ولی هرگز نکردی قطره‌ای نوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

یکی کاو شیر او در آب شد خوَش

ولی روغن جدا گشت و مشوَش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

تو دایم در حضور خویشتن کوش

دمی حاضر به دو گیتی بمفروش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

برآری پنبهٔ پندار‌ت از گوش

درآیی چون خم خمخانه در جوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

غلامی با طبق می‌رفت خاموش

طبق را سر بپوشیده به سرپوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

غلامش گفت ای سرگشته‌! خاموش

چرا پوشیده‌اند این بر تو سر پوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

برو خوشی عالم سر فرو پوش

سخن در پردهٔ دل دار خاموش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

سپهری را که دریاییست پرجوش

شدی چون چنبر دف حلقه در گوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

چه گر، دریا همی بینی تو خاموش

ولی می‌ترس کاید زود در جوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۱ - المقاله العشرون

 

چو شب از صبح گردد حلقه درگوش

درآید ذرهای خاک درجوش

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

چنین دریا که عالم می‌کند نوش

ز چون من قطره‌ای برناورد جوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

گشاید نرگس از پیهی سیه پوش

ز عصفوری برآرد لالهٔ گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم

 

ز عالم نرگس چشمت فرو پوش

بکش این دو کمان تالالهٔ گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

چو کاری سخت آمد پیش مخروش

سبک کن حلقهٔ تسلیم در گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

چرا حلوا به شیرینی کنی نوش

که خون آرد به شیرینیت در جوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۶ - آغاز داستان

 

درآمد خطّ سبزش از بُناگوش

خطش شد سبزه زار چشمهٔ نوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو من درّی که گر دریا زند جوش

کنم یک یک دُرش را حلقه در گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو شد آواز بیست و چار درگوش

چه بیست و سی که صد بودند مدهوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

کمان را پرّ زاغ هر دو ابروش

کشیده تا بگوش از زاغ گیسوش

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode