گنجور

ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۲۷

 

هر آن شمعی که ایزد برفروزد

کسی کش پف کند سبلت بسوزد

ابوسعید ابوالخیر
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

ز عشق اندر دلش آتش فروزد

بر آتش عقل و صبرش را بسوزد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

سزد گر دل بر آن مردم بسوزد

که عشق اندر دلش آتش فروزد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

چو آتش بند افسون را بسوزد

دگر ره شمع مردی برفروزد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

اگر صد سال گبر آتش فروزد

سرانجامش همان آتش بسوزد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۱- سورة هود - مکیة » ۶ - النوبة الثالثة

 

هر آن شمعی که ایزد بر فروزد

گر آن را پف کنی سبلت بسوزد

میبدی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷ - در ستایش طغرل ارسلان

 

نبینی برق که‌آهن را بسوزد

چراغ پیره زن چون برفروزد؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان

 

وزان آتش که الماسش فروزد

عدو گر آهنین باشد بسوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین

 

بر آتش دل منه کاو رخ فروزد

که وقت آید که صد خرمن بسوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

کسی کش آتشی در دل فروزد

جهان یک‌سر چنان داند که سوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

چو شمع شهد شیرین برفروزد

شِکر بر مجمر آن جا عود سوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۳ - پاسخ دادن شیرین به خسرو

 

زبانت آتشی خوش می‌فروزد

خوش آن باشد که دیگت را نسوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

چراغی کاو شبم را برفروزد

به از شمعی که رختم را بسوزد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۷ - نامه نبشتن پیغمبر به خسرو

 

تصرف با صفاتش لب بدوزد

خرد گر دم زند حالی بسوزد

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۲) حکایت شبلی رحمة الله علیه

 

بجان بپذیر هر زخمی که او زد

که گر او زخم بر جان زد نکو زد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۴) حکایت شوریده دل بر سر گور

 

توئی عاشق ترا بِه دل که سوزد

تو دل می‌سوز تا او می‌فروزد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode