نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷ - در ستایش طغرل ارسلان
پناه ملک شاهنشاه طغرل
خداوند جهان سلطان عادل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر
چو هرمز دید کان فرزند مقبل
مداوای روان و میوهٔ دل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
نبینی چشمهای کز آتش دل
ندارد تشنهای را پای در گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین
وز آن جا سوی موقان کرد منزل
مغانه عشق آن بتخانه در دل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
نهاده بر یکی کف ساغر مل
گرفته بر دگر کف دستهٔ گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو
نباید تیزدولت بود چون گل
که آب تیزرو زود افکند پل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین
فرورفته دلش را پای در گل
ز دست دل نهاده دست بر دل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین
ز گریه بلبله وز ناله بلبل
گره بر دل زده چون غنچهٔ گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
مرا در عاشقی کاری است مشکل
که دل بر سنگ بستم سنگ بر دل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۹ - رفتن شیرین به کوه بیستون و مردن اسب وی
به دستی سنگ را میکند چون گل
به دیگر دست میزد سنگ بر دل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیتنامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه
سخنهایی که او را بود در دل
فشاند از طَیرَگی چون دانه در گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
نهاده بر دهانش ساغر مل
شکفته در کنارش خرمن گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۹ - در چگونگی دیدار کالبد در خواب
دگر ره گفت اگر جان هست حاصل
نه نقش کالبدها هست باطل؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۰ - حکمت و اندرز سرایی حکیم نظامی
همه زیچ فلک جدول به جدول
به اصطرلاب حکمت کردهام حل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
گل و سنگ است این ویرانه منزل
درو ما را دو دست و پای در گل
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
که من یاقوت این تاج مکلل
نه از بهر بها بر بستم اول
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
به مملوکی خطی دادم مسلسل
به توقیع قزلشاهی مسجل
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » جواب پدر
پدر بگشاد مُهر از حقّهٔ لعل
دُر افشان گشت و کرد این قصّه را نقل
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم
ز شوقش کوه رفته پای در گل
بمانده واله و حیران و بی دل
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم
ز تو بیدارم و از خویش غافل
مرا یا رب توانی کرد واصل