گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان

 

چو آن گنجینه را گلشن شد از دست

چه غم گر برگ خشکی نیست یا هست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو

 

چو ما بستیم دیو آز را دست

چه غم گر دیو گردون دست ما بست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - جامهٔ عرفان

 

گرفتیم آنچه داد اهریمن پست

بدین دست و در افکندیم از آندست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۱ - روباه نفس

 

منه بردست دیو از سادگی دست

کدامین دست را بگرفت و نشکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان

 

ترا بگشود پا و با همان دست

پر و بال مرا پیچاند و بشکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان

 

چنانش کوفت سخت و سخت بر بست

که پشت و گردن و پهلوش بشکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

ترا، هم رنگ و هم ار زندگی هست

مرا زین هر دو چیزی نیست در دست

پروین اعتصامی
 
 
۱
۸۷
۸۸
۸۹