×
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان
چو آن گنجینه را گلشن شد از دست
چه غم گر برگ خشکی نیست یا هست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو
چو ما بستیم دیو آز را دست
چه غم گر دیو گردون دست ما بست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - جامهٔ عرفان
گرفتیم آنچه داد اهریمن پست
بدین دست و در افکندیم از آندست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۱ - روباه نفس
منه بردست دیو از سادگی دست
کدامین دست را بگرفت و نشکست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
ترا بگشود پا و با همان دست
پر و بال مرا پیچاند و بشکست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان
چنانش کوفت سخت و سخت بر بست
که پشت و گردن و پهلوش بشکست

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ
ترا، هم رنگ و هم ار زندگی هست
مرا زین هر دو چیزی نیست در دست
