فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
چو پیش رحمتت آید محمد
امید ما ز فضلت کی شود رد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
دوم فرمان پیغمبر محمد
که آن را کافر بیدین کند رد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
مر آن را کاوست هم نام محمد
چو او منصور شد چون او مؤید
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
به پیروزی و بهروزی مؤیّد
ابونصر است و منصور و محمد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
جهانَش نام کرده «شاهموبد»؛
که هم موبَد بُد و هم بِخْرَدِ رَّد.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
جوانان بیشتر زن باره باشند
در آن زن بارگی پر چاره باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
ولیکن بر پیام من به موبد
بگو چون تو نباشد هیچ بخرد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
یکی هفته به شادی شاه موبد
گهی می خورد و گه چوگان همی زد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
بدان مانم که در دریا نشنید
ز دریا باد و موج سخت بیند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
چو بشنید این سخن شهرو ز موبد
چو کوهی خویشتن را بر زمین زد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
زبس کز تو پدید آمد مرا بد
نه یک یک بینمت آهو که صدصد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
ز سبزه روی هامون چون زمرد
ز لاله کوه سنگین چون زبرجد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین
تو پنداری که با من کردی این بد
به جان من که کردی با تن خود
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
چه آن کاو بیخرد باشد چه بخرد
نخواهد خویشتن را هیچ کس بد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
خداوندی به داد و دین مؤید
ابو الفتح مظفر بن محمد