فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین
ندیدهستم شبی هرگز چو امشب
که آمد جان من صد باره بر لب
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
قرارش رفته بود و صبر تا شب
ز دود دل نشسته گرد بر لب
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته
کشف را با بطان فصلی چنین رفت
مرغ و کپی و کرم شبتاب
عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۶) حکایت سلطان ملکشاه با پاسبان
براندیشید سلطان گفت امشب
غم سلطان که خواهد خورد یا رب
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۳) مناجات آن بزرگ با حق تعالی
من از تو راضیم هم روز و هم شب
تو از من نیز راضی باش یا رب
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
علی الجمله چو آمد زنگی شب
نهاده نصفئی از ماه بر لب
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
شنودم من که پیری را مقرب
به سختی درد دندان خاست یک شب
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
همه شب تا بروز و روز تا شب
ستاده بر درش میگفت یا رب
عطار » خسرونامه » بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدّیق
ز نور او موحدّ شد مقرّب
که در صبحست همرنگی کوکب
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
دمی با همدمی می کش لبالب
که فردا را امیدی نیست تا شب
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
بسوی قصر شد، وان روز تا شب
ز شوق آن شبش میگفت یا رب
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
زهی خوشی که شه را بود آن شب
خوشی نبود کسی را لب بر آن لب
عطار » خسرونامه » بخش ۳۸ - غزل گفتن ارغنون ساز در مجلس خسرو و عشرت كردن
یک امشب از قدح می نوش تا لب
که فردا را امیدی نیست تا شب
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
بدین امّید روز آورد با شب
ولی تا روز آن شب کرد یارب
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
یقین دعوی و معنی آن بود شب
که در دردریا نمود آن شب ترا رب
عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید
بحقّ فضل دین با شیخ مغرب
بحقّ حمزهٔ طوسی و مهلب
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
ندانستی که رافض کیست ای سگ
بگویم تا شود خود خشکت این لب