فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
چمن مجلس بهاران مجلس آرای
زنان بلبلش چنگ و فاخته نای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را
چو بشنید این سخن ویس دلارای
چو سرو بوستانی جست از جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
شب آمد تو به نزد ما فرود آی
غمین گشتی یکی ساعت بیاسای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل
دگر باره فراز آمد بت آرای
نگارید آن سمن بر را سراپای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست
چه باشد گر شدی در مهر بد رای
نهال دوستی ببریدی از جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۷ - نامهٔ هفتم اندر گریستن به جدایى و نالیدن به تنهایى
همی گویند ازین ناله بیاسای
دل ما سوختی بر ما ببخشای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن
همی گوید دل مسکین من وای
که بوی زلف او بردی دگر جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن
اگر مرغی بپرد ای دلارای
دل مسکین من برپرد از جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
بجز مهر منش تیمار منمای
بجز عشق منش آزار مفزای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین
چنین حال و چنین مال و چنین جای
دلاویز و دل افروز و دلارای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
تنش بر جای مانده دل نه بر جای
همی گفته ز مهرش هر زمان وای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
بسا لشکر که من برکندم از جای
بسا دشمن که من بفگندم از پای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۸ - رسیدن رامین به مرو نزد ویس
کسی کاو بود در مرو دلارای
چگونه زیستن داند دگر جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۸ - رسیدن رامین به مرو نزد ویس
درت بر دلگشای خویش بگشای
امید جان فزای خویش بفزای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
مرا گوهر چنان شد پوزش آرای
که آزاده زبون باشد به هر جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
مکن ماها و بر جانم ببخشای
بلا زین بیش بر جانم میفزای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
مرا جوید نیابد خفته بر جای
به کار من دگر ره بد کند رای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
مرا ایدر نه آرامست و نه جای
برین خسته دلم هم تو ببخشای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
مبار ای ابر و یک ساعت بیاسای
مرا تیمار بر تیمار مفزای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۵ - پاسخ دادن ویس رامین را
به جنگ اندر خردمند نکو رای
بماند آشتی را لختکی جای