گنجور

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » آغاز کتاب

 

یکی نفسست و در محسوس جایش

یکی شیطان و درموهوم رایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۲) حکایت علوی وعالم ومخنّث که در روم اسیر شدند

 

عجب کارا که وقت آزمایش

مخنّث راست در مردی ستایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۴) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

بخدمت هر دم افزون بود رایش

که می‌مالید و می‌بوسید پایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۷) حکایت آن مرد که پیش فضل ربیع آمد

 

سنانی تیز بود اندر عصایش

نهاد از بیخودی بر پشتِ پایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد

 

شهش گفتا که از سر تا بپایش

چو عاشق نیستی بر هیچ جایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۵) حکایت آن جوان که زن صاحب جمال خواست و بمرد

 

چرا اندر عروسی شست پایش

چو دست از وی بشستن بود رایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور

 

چو نبوَد هیچ فرزندی بجایش

بوَد طوفان و غوغا در سرایش

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۸) حکایت آن زن در حضرت رسالت

 

کشید آبی به سگ داد و خدایش

گرامی کرد در هر دو سرایش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۴ - آغاز داستان

 

ز بس لشکر، چنان افتاد رایش

که هر سالی دو موضع بود جایش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان

 

برون تافت از کنار جنگ جایش

چو خورشیدی مه پرده سرایش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید

 

بتو آورده روی ای رهنمایش

بسی زد حلقه بر در درگشایش

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۵

 

شدی حاضر رهاندی از بلایش

تو بودی در ره دین رهنمایش

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۷

 

بزن چاک و بکش پیکان ز پایش

که گشته غرق دریای رضایش

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲ - در نعت حضرت سید المرسلین(ص)

 

بجان گفتم شدم منقاد رایش

سرم بادا فدای خاک پایش

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد

 

دوتائی باید اول در نمایش

که تا پیدا شود در ره گشایش

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۱ - در بیان اقسام اهل ایمان

 

در این حالت مکن تو اقتدایش

ولیکن سرمه کن از خاکپایش

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴ - در مناقب حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه

 

علی را این چنین نتوان ستایش

نمودارش کنم در جان فدایش

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۱ - جواب منصور در خطاب حق سبحانه و تعالی

 

هزاران جان کنم قربان پایش

بجا آرم در اینجاگه وفایش

عطار
 
 
۱
۲
۳