امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۵ - بمن فی العشق مات و حی فیه
نهد در صبح مهری کاندر افلاک
به رسم عاشقان دامن کند چاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۶ - نیازمندی در حضرت بی نیازی که دماغ مختل بندگان را از گلشن یحبهم و یحبونه بوی بخشیده
ز همت نردبانی نه درین خاک
که بتوانم شدن بر بام افلاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۶ - نیازمندی در حضرت بی نیازی که دماغ مختل بندگان را از گلشن یحبهم و یحبونه بوی بخشیده
چو خاکم بر سر افتد در ته خاک
تو کن، بر خاکساری، رحمت ای پاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۷ - نعت کامل جمالی که سر ناخنی از حسنش یک بدر را دو هلال گردانید، صلی الله علیه و آله و سلم
گرامی نازنین حضرت پاک
کزو نازند هم انجم هم افلاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۶ - آغاز انشعاب عشقهٔ عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی
سری کز باد کین دیدش خطرناک
باب تیغ کردش طعمهٔ خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۶ - آغاز انشعاب عشقهٔ عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی
چنان افتاد حکم ایزد پاک
که شد در بزرگ اندر دل خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۸ - صفت ماهتابی که پیش از مهر روشن پردهٔ ابر حیا بر رو کشیده
چو طاقت طاق شد در سینهٔ چاک
به بیهوشی فرو غلطید در خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۰ - جدائی افگندن تیغ زبان بد گویان میان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانی از خانهٔ دولت سوی کشک لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، کوشک لعل را سیاه گردانیدن
جمال یوسفی را سود بر خاک
زد از مهر زلیخا پیرهن چاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۳ - صفت شب سیاه هجران، که خضرخان را در کوشک جهان نمای جهان غم نمود، و دولرانی در قصر لعل غرق خوناب بود، و افروخته شدن شمع مراد آن دو محترق هم از آتش دل ایشان، و روشنائی در کار ایشان پدید گشتن
به سر عارفان حضرت پاک
به درد عاشقان در سینهٔ چاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۴ - رسیدن خضر خان بادلدانی، و با او چون بخت خویش با دولت جفت گشتن
چنان شاهی و هوش از وی شده پاک
چو درویشی که دری یابد از خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۵ - خراب گشتن مجلس خانی از گردش دور مدام، و خفتن بخت بیدار خضر خان، به پریشانی این دولت در واقعه دیدن و تعبیر آن خواب پریشان از دل خسرو خستن
چو او پای بلورین سود بر خاک
ستاره خواست زیر افتد ز افلاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۶ - راز نامه عتاب آمیز ظل الله سوی شمس الحق خضر خان
صواب آن شد که آن در خطرناک
به درجی ماند از دست کسان پاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۷ - عزم سلطان عالم سوی عالم دیگر، و سلب کردن کافور مجبوب رجولیت فحول ملک و به روشنائی در چشم ملوک نشستن، و دیده قرة العین علائی را، کافور وام گردانیدن، و در آن قصاص، دیده و سر به هم باد دادن!
که باد تند این خاک خطرناک
چنین گلهای بسی کردهست خاشاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
فلک را باد یارب سینه صد چاک!
کزینسان ارجمندان را کند خاک!
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
نگر تا چند گردد دور افلاک،
که یک نوباوه بیرون آرد از خاک؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
بهر جائی که خون راند این تن پاک
گیاه مهر، خواهد رستن از خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۹ - بخشیدن برکت و یمن، فرزند یمینالدین مبارک را، ازین پند نامه میمون، تا در نقش این پند فرو شود، و از بند نفس بیرون آید!
همان عشقست، کت برگیرد از خاک
برد پاک به سوی عالم پاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۱ - حکایت
به چشمم، هر دو، در راه خطرناک
غباری دان، که این باد است و آن خاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۷ - حدیث عهد و پیمان لشکر غازی، که در کام نهنگ اندر روند و دیدهٔ اژدر!
خدنگ افگن پلان چست و چالاک
ز بیلک کرده سد آهنین چاک
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر
چه باشد در دل دریا کف خاک
که باشد پیش صرصر مشت خاشاک