گنجور

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۴۲

 

بیا جانا دمی ترک جفا کن

دل خون گشته ما را دوا کن

ببین آمیزش پروانه با شمع

بت فایز تو هم رحمی به ما کن

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۴۵

 

که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟

که گفته زیب رخ زلف دو تا کن؟

بت فایز که گفته برقع از رخ

برافکن عالمی را مبتلا کن؟

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۰۹ - الرداء والردی

 

رها کبر و ریا بر کبریا کن

خود اندر کبریای او فنا کن

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۰ - عرفان

 

یکی تقلید عارف در سخا کن

دگر در حسن میثاق و وفا کن

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۷ - المهیمون

 

بد أقبل اینکه خود را محو ما کن

هم أدبر اینکه رسم ما سوا کن

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۸ - اخبار خیرالبشر(ص) از روز محشر

 

بیا (صامت) دگر رو با خدا کن

گنه تا کی برو دیگر حیا کن

صامت بروجردی
 

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «بستان ماتم» » شمارهٔ ۱

 

ز دام هر من و مایی رها کن

ز خود بیگانه با خویش آشنا کن

الهامی کرمانشاهی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵

 

شب آمد جام می را مرحبا کن

سر اندیشه را از تن جدا کن

بیار آی از می دوشینه محفل

حریفان قدح کش را صلا کن

چه سود از سبحه و سجاده زاهد

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه

 

خدا یا ترک عادت دین ما کن

بتن پیراهن عادت قبا کن

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات

 

مرا از قید امکانی رها کن

بتمکین وجوبی آشنا کن

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات

 

بهارون هدایم آشنا کن

مرا موسای فرعون هوی کن

صفای اصفهانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۷

 

بیا از گردنِ ما زنگ واکن

ز زیرِ بارِ خر مُلّا رها کن

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

سر منبر وزیران را دعا کن

به صدق ار نیست ممکن، با ریا کن

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - نامهٔ منظوم

 

چو با خوبان نشینی یاد ما کن

همیشه با وفاداران وفا کن

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode