گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱

 

مرا سودای تو جان می بسوزد

چو شمعی زار و گریان می‌بسوزد

غمت چندان که دوزخ سوخت عمری

به یک ساعت دو چندان می‌بسوزد

فکندی آتشم در جان و رفتی

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode