گنجور

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

چو هر دل را بدو بود اشتیاقی

بیک ره جمله کردند اتّفاقی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد

 

ببردند آن دو تن را در وثاقی

یکی را وصل و دیگر را فراقی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر

 

مگر سنجر غلامی داشت ساقی

که از خوبی ببُودش هیچ باقی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۲) حکایت هارون با بهلول

 

که در مشرق اگر زالیست باقی

که بر سنگ آیدش پای اتّفاقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

لبم گر بادهیی بخشد بساقی

از آن مستی نماند هیچ باقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۶ - صفت جشن خسرو

 

قدح بر چنگ و برنای عراقی

گرفته راه نی با چنگ ساقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۷ - نواختن مطرب

 

جهانی چون بهشت و حور و ساقی

نبود از هیچ نوعی هیچ باقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۸ - غزل گفتن ارغنون ساز در مجلس خسرو و عشرت كردن

 

صلای تلخ می در داد ساقی

ز شیرینی خود نگذاشت باقی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو

 

اگرچه در سپاهان و عراقی

بترکی گوی قول بی نفاقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید

 

چنان مستم کنون در روی ساقی

که درمستی نخواهم ماند باقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید

 

نخواهم ماند اینجا گاه باقی

ولکین مینخواهد ریخت ساقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۰ - در سلوک و وصول فرماید

 

ز جام آخرم کن مست ساقی

مرا داد و در آنم کرد باقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید

 

ز حلّاج این زمان مانده است باقی

عجایب من که کردت دست ساقی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید

 

همه مستند و اندر بند باقی

بده جام می اینجا زود ساقی

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۴ - مناجات

 

که تا این پنج روزه عمر باقی

بطاعت صرف سازم همچو ساقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲ - در ذات و صفات و توحید حضرت باری تعالی فرماید

 

مرا جامی بده زان جام باقی

که تو هم جام و هم جانی و ساقی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۵ - در جواب گفتن پسر پیر دانا را و اسرار گفتن فرماید

 

مرا بنمودهاند اسرار باقی

مئی در دادم اینجا باده ساقی

عطار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode