فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
ز من آزرده گردد وز تو کیندار
برو تا خود نه کین باشد نه آزار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
زمین ماه را دیدم چو فرخار
پر از پیرایه و دیبای شهوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
نه با آن کرده اند این ناسزا کار
که پاداشی نداری شان سزاوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
دلاور آمد از بد دل پدیدار
که این با خرّمی بد آن به تیمار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
برادر از برادر گشت بیزار
بجز کردار خود کس را نبد یار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
همی دانست گفتی تیغ خونخوار
که جان در تن کجا بنهاد دادار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
چو ویرو دید گردان چنان زار
به گرد قارن اندر کشته بسیار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
ز بس گرز و ز بس شمشیر خونبار
جهان پر دود و آتش بود هموار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
که باشد کام و نازش جفت تیمار
چو روز روشنست جفت شب تار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
و گر با او خورم در مهر زنهار
چه عذر آرم بدان سر پیش دادار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
مرا پیرایه و دیبا و دینار
فراوان است گنج و شهر بسیار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
اگر بفریبدم دیبا و دینار
نباشد بانوی بر من سزاوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
کرا با مهتری دانش بود یار
کجا اندر خورد جفتی بدین زار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
مبر شاها چنین رنج اندرین کار
مخور بر ویس و بر جستنش تیمار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
چو در خانه بود دشمن ترا یار
چنان باشد که داری باستین مار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
برادر گفت شاها چیز بسیار
به شهرو بخش و بفریبش به دینار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
چه عذر آرد روانت پیش دادار
چو در بند گنه باشد گرفتار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
بدیند هر دو فریبد مرد هشیار
همه کس را به دینار و به گفتار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
همیدون پانصد اشتر بود پر بار
بر ایشان بارها از جامه شهوار

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
دگر دیبای رومی بیست خروار
به گونه همچو نو بشکفته گلنار
