گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

تو موبد را و موبد مر ترا باد

به کام نیک خواهان هر دوان شاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

تو آزادی و هرگز هیچ آزاد

چو بنده برنتابد جور و بیداد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

به کوهستان نشسته خرم و شاد

تن از رنج و دل از اندیشه آزاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

سپاس کردگار دادگر باد

که جانم را ز بند مهر بگشاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

منم آزاد و هرگز هیچ آزاد

چو بنده برنگیرد جور و بیداد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

چو مستی بیهش از رخش اندر افتاد

بسان بیدلان در بست فریاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

مبادا عشق و گر بادا چنین باد

که یابد عاشق از بخت جوان داد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

چو رامین بازگشت از پیش او شاد

شهنشاهش بسی خلعت فرستاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

سبک لشکرشناسان را فرستاد

که و مه لشکرش را آگهی داد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

نه خود گفت و نه آگاهی فرستاد

مگر وی را فرامش گشتم از یاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

ببستم دل به صد زنجیر پولاد

همه بگسست و با تو در ره افتاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر

 

همانگه سوی زردش کس فرستاد

که بختم دوش در خواب آگهی داد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

مهان را سر به سر خلعت فرستاد

کهان را ساز جنگ و سیم و زر داد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

گراز آشفته شد از بانگ و فریاد

به لشکرگاه شاهنشه درافتاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

خطا شد خشت او وان خوگ چون باد

به دست و پای خنگ شه درافتاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

چو هر شهری به شاهی دادگر داد

نگهبانی به هر مرزی فرستاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

گهی بودی به طبرستان آباد

گهی رفتی به خوزستان و بغداد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

هزاران چشمه و کاریز بگشاد

بریشان شهر و ده بسیار بنهاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

فلک را نیست تأثیری بجز داد

مگر مریخ و کیوان زو بیفتاد

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode