گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

بداد باز مراصحبت نگاری دست

وگرچه داشته بودم زعشق باری دست

چنین نگار که امروز دست داد مرا

نمی دهد دگران را بروزگاری دست

میسرم شد ناگاه صحبت یاری

[...]

سیف فرغانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۴

 

خوشا سری که ز تدبیر عقل نومیدست

که سال و ماه به دیوانه سر به سر عیدست

ز شهر دورشدن ها کفایت مجنون

همین بس است که فارغ ز دید و وادیدست

مدار دست ز اصلاح خود به موی سفید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode