گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱

 

کسی که همچو تو ازلب شکر فروش بود

اگر بیاد لبش می خورند نوش بود

کسی که عشق تو بروی گذر کند چون برق

چو ابر گرید و چون رعد در خروش بود

زعشق همچو تویی اضطراب من چه عجب

[...]

سیف فرغانی
 
 
sunny dark_mode