گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - وقال ایضاٌفی الموعظة

 

چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز

چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز

گذشت دور جوانی هنوز در خوابی

شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز

صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۹

 

پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز

به بام میکده خورشید زد علم برخیز

گر از خمار سحرگاه سرگران شده‌ای

ز می عصا کن و از تکیه‌گاه غم برخیز

جماعتی گهر شب چراغ می طلبند

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰۳

 

سبک ز سینه ما ای غبار غم برخیز

ز همنشینی ما می کشی الم برخیز

سر قلم بشکن، مهر کن دهان دوات

به این سیاه دلان کم نشین و کم برخیز

گذشتن از سر گنج گهر سخاوت نیست

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۹

 

برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز

ز جای خود به خدا می دهم قسم برخیز

مکن به جان و دلم این همه ستم برخیز

سبک ز سینه من ای غبار غم برخیز

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۰

 

غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز

شه قلمرو فقری به این علم برخیز

به فیض عام ز امید قطع نتوان ‌کرد

زبخت خفته میندیش و صبحدم برخیز

غبار دل به زمین نقش خواهدت بستن

[...]

بیدل دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی

 

چه داری ای دل از این منزل ستم برخیز

چو شیر مردان از زیرِ بار غم برخیز

گذشت روز جوانی هنوز در خوابی

شب دراز بخفتی سپیده دم برخیز

چنین نشسته بدینجات هم نبگذارند

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی

 

چه داری ای دل از این منزل ستم برخیز

چو شیر مردان از زیرِ بار غم برخیز

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode