گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰۲

 

به ناز هر نفسی سوی من گذر چه کنی؟

همین که این دل من خون کنی، دگر چه کنی؟

اگر چنین که تویی نیم شب روی بر بام

تبارک الله تا بر سر قمر چه کنی؟

یکی کرشمه ابروت بهر فتنه بس است

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode