گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴

 

خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود

به هر دَرَش که بخوانند بی‌خبر نرود

طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی

ولی چگونه مگس از پِی شکر نرود

سوادِ دیدهٔ غمدیده‌ام به اشک مشوی

[...]

حافظ
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸

 

مرا هوای تو هرگز زسر به در نرود

خیال چشم سیاه تو از نظر نرود

سرم به پای مزن گر بر آستانهٔ تست

که گر سرم برود عشق تو ز سرنرود

به باغ اگر دگران میل و جانبی دارند

[...]

ابن حسام خوسفی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴

 

بیا که بی تو غم از خاطرم به در نرود

وداعم از دل و هجرانم از نظر نرود

در آن بساط که من خوان عشرت آرایم

مگس ز تلخی من جانب شکر نرود

ز شهر خویش مرا شهرت تو دور انداخت

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶۶

 

به گریه نقطه خال تو از نظر نرود

که داغ لاله به خونابه جگر نرود

ز چاه خوبی یوسف نمی شودخس پوش

به بند حسن گلوسوز از شکر نرود

چه سود دولت دنیا خسیس طبعان را

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode