گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶

 

بوقت گرسنگی نفس دون گدائی کرد

چو یافت یک لب نای دعوی خدائی کرد

گره گشاد ز کارم که سخت تر بندد

جز این نبود فلک گر گره گشائی کرد

شهید تیغ تو خون را حلال چون نکند

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸۷

 

به خاک راه تو هرکس که جبهه سایی کرد

تمام عمر چو خورشید خودنمایی کرد

فغان که ساغر زرین بی نیازی را

گرسنه چشمی ما کاسه گدایی کرد

خدنگ آه جگردوز را ز بیدردی

[...]

صائب تبریزی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹۸

 

نداشت چون سوی مقصود ره بکسوت خویش

بتن ز روی ریا رخت پارسائی کرد

به حیله رندی و تلاشی و مزلکوتی

بدل به زاهدی و تقوی ریائی کرد

ادیب الممالک
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

کسیکه بهر خدا ترک خودستائی کرد

تواند آنکه بملک خدا خدائی کرد

غلام صافی آئینه‌ام که رد ننمود

بهر لباس برش هر که خودنمائی کرد

میان خلق جهان همچو شانه باید بود

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode