گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۹۴

 

به حرف پوچ مرا عمر شد تباه تمام

فغان که خرمن من گشت خرج آه تمام

فریفت طبع شریف مرا جهان خسیس

پریدنم چو نظر شد به برگ کاه تمام

ز من چو دیده قربانیان حساب مجو

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۰۵

 

نماند خون دل و کار عشق در پیش است

چنان که آب شود در میان راه تمام

ز بس شدم همه تن صرف دیدنش چون شمع

نماند یک سر مویم چو شد نگاه تمام

طغرای مشهدی
 
 
sunny dark_mode