گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳

 

جز از غبار مذلت دلم جلا نگرفت

به خاک تا نفتاد این گهر صفا نگرفت

ز دستبرد حوادث گریخت یک‌سر تیر

هدف به دشت بلا نیز جای ما نگرفت

رمیده‌اند چنان از خط هواداران

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۹۱

 

دلم زگریهٔ مستانه هم صفا نگرفت

فغان که آب شد آیینه و جلا نگرفت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۹

 

دلم ز گریه مستانه هم صفا نگرفت

فغان که آب شد آیینه و جلا نگرفت

نیامد از ته حرف شکوه ام به زبان

شرر ز آتش آسوده ام هوا نگرفت

کجا به مردم بیگانه انس می گیرد؟

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode