×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۶
به جان تو که از این دلشده کرانه مکن
بساز با من مسکین و عزم خانه مکن
بهانهها بمیندیش و عذر را بگذار
مرا مگیر ز بالا و خشک شانه مکن
شراب حاضر و دولت ندیم و تو ساقی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۴۴
هوای جام صبوح و می شبانه مکن
دل چو کعبه خود را شرابخانه مکن
دو تیغ را نکشد یک نیام در آغوش
برون نرفته ز خود یاد آن یگانه مکن
به جستجوی تو هر خوشه صد زبان شده است
[...]