×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۰
شکوفه شور فکنده است در گلستانها
شده است خوان زمین گم درین نمکدانها
گشوده است بهار از شکوفه دفتر عیش
شده است پر ز برات نشاط دامانها
ز بس که ریخته است اختر شکوفه به خاک
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲
علیالصباح چه گلها که در گلستانها
زدند چاک ز رشک رخت گریبانها
ز شوق روی تو در نالهاند ورنه بهار
بهانهای است برای هزاردستانها
به سِحر چشم تو نازم که با هزاران صید
[...]