×
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۹ - ایضا له
چنان سزد که کسی را که رتبتی باشد
غم کسی بخورد کو ضعیف حال بود
ز کوه جاه خود از پایة نصاب افتاد
ز واجبات جهان چون ز کات مال بود
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۷
کمال صنع الهی در آن جمال بود
که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود
کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است
وگر مجال بود بودنش محال بود
به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری
[...]
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۵۴
کنون که دامن مقصود اوفتاد به چنگ
به کام غیر ز کف دادنش محال بود
ز فرط شوق حضورش هنوز حیرانم
که بر که مینگرم خواب یا خیال بود