گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱

 

دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز

میی به ساغر من همچو آفتاب بریز

هلال عید بود بر سپهر پا به رکاب

به جام ساقی گل چهره می شتاب بریز

نقاب برفکن و آتشی به جانم زن

[...]

خاقانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » مسمط در منقبت حضرت شاه اولیا علی مرتضی روحی و ارواحنا فداه

 

به ساتگین من آن لعل‌گون شراب بریز

به ماه نو ز سهیل خم آفتاب بریز

به آتشی که زدی بر دل من آب بریز

ز طره در قدح باده مشک ناب بریز

صفای اصفهانی
 
 
sunny dark_mode