گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۰

 

نفس درازی‌ کس تا به چون و چند نیفتد

گره خوش است‌ که بیرون این‌ کمند نیفتد

حیاست آینه‌پرداز اختیار تعلق

اگر دل آب نگردد نفس به بند نیفتد

رعونت است که چون شمع می‌کشد ته پایت

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode