×
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵ - جواب شعر شرف
منم کلوخ خر افشار کنگ خشک سپوز
حرامزاده و قلاش و رند و عالمسوز
چو گاو گمشده ام تا بشاخ برنخورم
بهرکجا که رسم در برم یکی بتیوز
بتاز بازی در شهر گشته ام شهره
[...]
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱
از آن چه سود که نوروز شد جهان افروز؟
که بی تو روز و شب ما برابرست امروز
اگر بقصد دلم سوی تیغ دست بری
بپای خویشتن آید، چو مرغ دست آموز
دلم بذوق شکر خنده تو پر خون شد
[...]
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۴ - رحلت فاطمه زهرا (س)
ز سینه بس که برون کرد آه عالمسوز
نمود بر مرض وی فزوده روز به روز