گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۳

 

دلا تو شهد منه در دهان رنجوران

حدیث چشم مگو با جماعت کوران

اگر چه از رگ گردن به بنده نزدیک است

خدای دور بود از بر خدادوران

درون خویش بپرداز تا برون آیند

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰۴

 

به شکر این که نه ای، ای صراحی از دوران

به پای خم برسان سجده ای ز مخموران

ز لاف دیده وری بی بصر به چاه افتد

فزاید از ره نارفته کوری کوران

ز مال، تلخی حسرت بود نصیب حریص

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode