×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳
دارم مرید مرا دست و دیده رهبر دل
سرم فدای خیال و خیال در سر دل
کمند زلف ترا گر رسن دراز آمد
در آن مپیچ که دارد گذر بچنبر دل
دلم چگونه نماید قرار در صفت عشق
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۴
رسید باز طپاننده کبوتر دل
سبک کنندهٔ تمکین ز صبر لنگر دل
خرد کجاست که دارد لوای صبر نگاه
که شد عیان علم پادشاه کشور دل
رسید شاه سواری که در حوالی او
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۵
زدی به دست ارادت چو حلقه بر در دل
ز در درآ و ببین خانهٔ مصور دل
در آرزوست مه خرگهی که بر گردون
منور از تو کند خانهٔ مدور دل
دلم شکفت که از میل طبع خلوت دوست
[...]